ای ابراهیم از این سخن روی بگردان که فرمان پروردگارت آمده وآنان را عذابی برگشت نا پذیرخواهد بود 76 وچون فرستادگان ما نزد لوط آمدند به آمدن آنها اندوهگین شد ودرکارشان در تنگنا ماند وگفت این روزسهمگین است77 وقومش شتابان سوی او آمدند وپیش ازآن کارهای بد وزشت می کردند گفت ای قوم من اینها دختران منند می توانید با آنها ازدواج کنید آنان برای شما پاکیزه ترند پس ازالله بترسید ومرا پیش مهمانانم سرافکنده وشرمسارمکنید آیا درمیان شما مردی خردمند نیست78 گفتند تومی دانی مارا در باره دختران تو رغبتی نیست وتوخوب می دانی که ما چه می خواهیم 79 گفت کاش دربرابرشما نیرویی می داشتم یا می توانستم به تکیه گاهی استوارپناه ببرم 80 فرشتگان گفتند ای لوط ما فرستادگان پروردگارت هستیم آنها هرگزبه تودست نیابند پس خاندان خود را در پاسی از شب بیرون بر وباشتاب بیرون روید وبه پشت سرنگاه نکنید مگرزنت را که به دوهمان رسد که به آنان خواهد رسید وعده گاه آنان بامداد است آیا بامداد نزدیک نیست 81 پس چون فرمان ما برعذاب بیامد آنجا را زیروزبرکردیم وبرآن دیاربارانی ازکلوخ باریدیم 82 سنگهایی نشان کرده نزد پروردگارت وآن ازستمکاران دورنیست 83 وبه اهل مدین برادرشان شعیب را فرستادیم گفت ای قوم من الله را بپرستید که جزاو خدایی نیست وپیمانه وترازو را مکاهید من شمارا در خوشی وآسایش می بینم وبرشما ازعذاب روزی فراگیرمی ترسم84 وای قوم من پیمانه وترازو را به انصاف وداد تمام دهید وازحق مردم مکاهید ودرزمین به تبهکاری مپویید 85 اگرایمان دارید آنچه که الله برای شما باقی گذارد بهتر است پس از دادن حق مردم ومن برشما نگهبان نیستم 86 گفتند ای شعیب دینت به توفرمان می دهد که آنچه پدرانمان می پرستیدند واگذاریم یا اینکه در مالهای خود آنچه که می خواهیم نکنیم توکه به بردباری وخردمندی راه یافته ای 87 گفت ای قوم من مرا بگویید اگربردلیلی روشن ازنبوت پروردگارم باشم واومرا روزی نیکوازحکمت ونبوت داده بازدعوت من نابخردانه است ومن نمی خواهم در آنچه شما را ازآن بازمی دارم با شما مخالفت کنم جزاصلاح اگربتوانم وتوفیق من جزبه خواست الله نیست وبراوتوکل کردم وبه سوی اوبازمی گردم 88 وای قوم من مخالفت با من شما را برآن ندارد که کاری کنید که به شما آن رسد که به قوم نوح یا قوم هود یا قوم صالح رسید وقوم لوط که ازشما دورنیستند89 وازپروردگارتان آمرزش خواهی وآنگاه به اوبازگردید وتوبه کنید که پروردگارمن مهربان ودوستدارتوابین است 90 گفتند ای شعیب بسیاری ازآنچه که را می گویی درک نمی کنیم وتودرمیان ما ازناتوانان هستی واگر کسانت وخویشاوندانت نبودند سنگسارت می کردیم وتونزد ما محترم نیستی 91 گفت ای قوم من آیا کسان من نزد شما از الله توانمندترند یا گرامی ترند وشما فرمان اورا پشت سرافکنید همانا پروردگارمن به آنچه که می کنید احاطه دارد 92
:: بازدید از این مطلب : 24
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0